ریحانهریحانه، تا این لحظه: 15 سال و 1 ماه و 9 روز سن داره

ریحانه هدیه ای از عرش الهی

اندکی فقط اندکی ...

ریحانه جانم همیشه منتظر پیشامدهای خوبی که برات در نظر گرفته شده باش. و بدون که سختترین شرایط زندگی مثل کوره پخت سفال میمونه. برای موندگار شدن، برای اینکه بتونی پذیرای همه خوبی هایی که برات در نظر گرفته شده باشی لازمه این روزای سخت و تحمل کنی. چون توی این رنج کشیدن هاست که بزرگ می شی، وسیع می شی، قلبت قوی می شه، فکرت باز می شه و ظرفیت پذیرفتن و پیدا می کنی. پس از هیچ هیچ هیچ مشکلی نهراس و پاهات و محکم روی زمین و سرت و به آسمان بلند بسپار و بدون که یکی هست که همیشه همیشه باهاته و از خودت به خودت هم نزدیکتر و دلسوزتره و همه اونچه که تو تحمل می کنی و میبینه و بهت افتخار می کنه و به فرشته هاش می گه اینه جانشین من در زمین و  اون احس...
16 ارديبهشت 1393

بوی عیدی بوی سبزه بوی اومدن تو

ریحانه ام بهارم مدتی بود بخاطر مشغله های زیاد از نوشتن وبلاگت دور بودم امیدوارم که بتونم امسال منظمتر باشم و همه وقایع زیبای زندگی نازدانه دخترم و بموقع ثبت و ضبط کنم. اینجا موقع کاشتن سبزه های عید بود که چند تایی از دونه ها رو تو باغچه کاشتیم. و تو با لذت تمام بیلچه خودت و برداشتیو این مهم و به انجام رسوندی. زیباترین غزل زندگی... و بالاخره زمان تحویل سال 1393 شد و تو یگانه دخترم بسیار زیبا سفره هفت سین امسال ما رو چیدی. ریحانه جان من بسیار به سفره هفت سین مقیدم و همیشه دوست دارم هفت سین و توی سفره بچینم نه روی میز چون زیباییش به سفره پهن کردن و دور اون نشستنه. تخم مرغهای سفالی که توی مهد رنگ کرده بودین و خلاصه همه سفره رو با...
14 ارديبهشت 1393
1